یادگیری زایشی اشاره به آن نوع محیطهای یادگیری دارد که در آن یادگیرنده طی فرآیند ساختن دانش بین اطلاعات و دادههای جدید با دانش قبلی خود در آن زمینه ارتباط برقرار میسازند و آنها را برای خود معنادار میکنند تا در آن زمینه به درک و فهم عمیقی از موضوع دست یابند لازم به ذکر است گاه یادگیرندهها در مورد موضوع اطلاعات و دانشی از قبل ندارند اما قادرند تا با استفاده از مهارتهای شناختی و فراشناختی بین مطالب جدید رابطه برقرار سازند. نظریه یادگیری زایشی اولین بار توسط شخصی به نام ویتراک در سال 1974 مطرح گردید.
وی معتقد است که مطابق با این الگو یادگیرندهها برای درک و فهم عمیق یک موضوع نیازمند این هستند که به طور انتخابی و گزینشی به وقابع توجه کنند و برای هر یک از این وقایع از طریق ایجاد رابطه بین اطلاعات و دادههای ورودی یا جدید با اطلاعات، دادهها، مفاهیم و دانش زمینهای قبلی در رابطه با موضوع مورد نظر معنا خلق نمایند. (ویتراک، 1974)
بکارگیری الگوی یادگیری زایشی در فرآیند یاددهی-یادگیری
شاید بتوان نقش معلمان را طی فرآیند آموزش به طور کلی به دو دسته انتقال اطلاعات و تسهیل کنندگی تقسیم کرد که به طور مختصر به آنها اشاره میگردد:
الف) نقش ارائه اطلاعات: طی این فرآیند معلم فعال و یادگیرنده منفعل است. معلم خود به ارائه اطلاعات میپردازد و روش تدریس او چندان یادگیرنده را در فرآیند یاددهی-یادگیری دخالت نمیدهد. از اینرو یادگیرندهگان چندان فعال نیستند و تنها نقش دریافت کننده اطلاعات ایفا میکنند. بازدههای یادگیری تقریباً سطحی هستند و دانشآموزان به درک عمیقی از موضوع دست پیدا نمیکنند.
ب) نقش تسهیلکنندگی: معلمان ارائه کننده اطلاعات به صورت مستقیم نیستند بلکه محیط و شرایطی را فراهم میآورند که طی آن یادگیرندهها خود به ساختن دانش میپردازند و معلم تنها نقش تسهیلکنندگی و هدایت کننده را ایفا مینمایند.
با توجه به آنچه گفته شده یادگیری زایشی زمانی اتفاق میافتد که معلمان نقش تسهیلکنندگی ایفا نمایند و به دانشآموزان کمک نمایند تا بین آموختههای قبلی با مطالب جدید رابطه برقرار سازند و آنها را برای خود معنادار سازند. برخی از راهکارهای برای اجرای این الگو عبارتند از تشویق و وادار ساختن دانشآموزان به این که مطالب را خلاصهنویسی کنند، تصاویر، چارت، جدول، نقشههای مفهومی، تعیین اهداف، بیان و تدوین سؤال، بیان توضیح و استنباط شخصی از مطالب، بیان ایدههای جدید در مورد مطلب، حل مسأله، سازماندهی مجدد مطلب و ارائه آن، قضاوت و ارزشیابی در مورد محتوا.
البته در صورتی که یادگیرندهها به سایتها و منابع دیگری در زمینه موضوع دسترسی داشته باشند معلمان میتوانند آنها را به آن ارجاع دهند و از دانشآموزان بخواهند در زمینه موضوع مورد نظر مقالهای تدوین نمایند یا به برخی سؤالات بازپاسخ جواب دهند یا حتی گزارشی تهیه نمایند و به کلاس درس ارائه نمایند. بنابراین با چنین روشهایی با توجه به شرایط و موقعیتها و همچنین موضوع درسی معلمان میتوانند فهم عمیقی از موضوع در فراگیران ایجاد نمایند منوط به این که از راهبردهای انگیزشی لازم استفاده نمایند و فراگیران را به سمت انگیزش درونی که همانا لذت بردن از یادگیری و مطالعه است در واقع سوق دهند. در ارزشیابی از میزان یادگیری فراگیران هم میتوان از ابزارهایی استفاده کرد که منجر به یادگیری زایشی و فهم عمیق فراگیران از مطلب گردد و تا حد ممکن از فرآیند یادگیری و کار ارزشیابی به عمل آید تا این که فقط با یک امتحان همه چیز مشخص گردد.
به نقل از وبلاگ دکتر زنگنه
برچسبها: یادگیری،زایشی
[ چهارشنبه 92/11/30 ] [ 11:13 صبح ] [ مریم زارع احتشامی ]
[ 2 نظر ]